Sveriges mest populära poddar

داستان‌های مثنوی

#58 - داستان غلام هندو

30 min • 19 januari 2022
خواجه‌ای را بود هندو بنده‌ای * پروریده کرده او را زنده‌ای | علم و آدابش تمام آموخته * در دلش شمع هنر افروخته | پروریدش از طفولیت به ناز * در کنار لطف آن اکرام‌ساز | بود هم این خواجه را خوش دختری * سیم‌اندامی گشی خوش‌گوهری | چون مراهق گشت دختر طالبان * بذل می‌کردند کابین گران | می‌رسیدش از سوی هر مهتری * بهر دختر دم به دم خوزه‌گری | گفت خواجه مال را نبود ثبات * روز آید شب رود اندر جهات | حسن صورت هم ندارد اعتبار * که شود رخ زرد از یک زخم خار | سهل باشد نیز مهترزادگی * که بود غره به مال و بارگی | ای بسا مهتربچه کز شور و شر * شد ز فعل زشت خود ننگ پدر | پر هنر را نیز اگر باشد نفیس * کم پرست و عبرتی گیر از بلیس | علم بودش چون نبودش عشق دین * او ندید از آدم الا نقش طین | گرچه دانی دقت علم ای امین * زانت نگشاید دو دیدهٔ غیب‌بین | او نبیند غیر دستاری و ریش * از معرف پرسد از بیش و کمیش | عارفا تو از معرف فارغی * خود همی‌بینی که نور بازغی | کار تقوی دارد و دین و صلاح * که ازو باشد بدو عالم فلاح | کرد یک داماد صالح اختیار * که بد او فخر همه خیل و تبار | پس زنان گفتند او را مال نیست * مهتری و حسن و استقلال نیست | گفت آنها تابع زهدند و دین * بی‌زر او گنجیست بر روی زمین | چون به جد تزویج دختر گشت فاش * دست پیمان و نشانی و قماش | پس غلام خرد که اندر خانه بود * گشت بیمار و ضعیف و زار زود | هم‌چو بیمار دقی او می‌گداخت * علت او را طبیبی کم شناخت | عقل می‌گفتی که رنجش از دلست * داروی تن در غم دل باطلست | آن غلامک دم نزد از حال خویش * کز چه می‌آید برو در سینه نیش | گفت خاتون را شبی شوهر که تو * باز پرسش در خلا از حال او | تو به جای مادری او را بود * که غم خود پیش تو پیدا کند | چونک خاتون در گوش این کلام * روز دیگر رفت نزدیک غلام | پس سرش را شانه می‌کرد آن ستی * با دو صد مهر و دلال و آشتی | آنچنان که مادران مهربان * نرم کردش تا در آمد در بیان | که مرا اومید از تو این نبود * که دهی دختر به بیگانهٔ عنود | خواجه‌زادهٔ ما و ما خسته‌جگر * حیف نبود که رود جای دگر | خواست آن خاتون ز خشمی که آمدش * که زند وز بام زیر اندازدش | کو که باشد هندوی مادرغری * که طمع دارد به خواجه دختری | گفت صبر اولی بود خود را گرفت * گفت با خواجه که بشنو این شگفت | این چنین گراء کی خاین بود * ما گمان برده که هست او معتمد
Kategorier
Förekommer på
Podcastbild

00:00 -00:00
00:00 -00:00