غزل نمره ۱۰۹
مفعول و مفاعیل و مفاعیل و فعولن
ديریست که دلدار پيامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران
پيکی ندوانيد و سلامی (پیامی) نفرستاد
سوی من وحشیصفتِ عقلرميده
آهوروشی کبکخرامی نفرستاد
دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست
و از آن خط چون سلسله دامی نفرستاد
فرياد که آن ساقی شکرلب سرمست
دانست که مخمورم و جامی نفرستاد
چندان که زدم لاف کرامات و مقامات
هيچم خبر از هيچ مقامی نفرستاد
حافظ به ادب باش که واخواست نباشد
گر شاه پيامی به غلامی نفرستاد
En liten tjänst av I'm With Friends. Finns även på engelska.