شعری از #سیمین_بهبهانی
«گردنآویز»
از کتاب «یکدریچه آزادی»
انتشارات سخن چاپ دوم ۱۳۷۷
#شهرزادفتوحی
#مجتبی_میرسمیعی
???????
???????
https://t.me/ShahrzadArtandLife/2151
Shahrzad Art&Life
@shahrzadartandlife
آشفتهحال و سودایی
اندوهگين و افسرده
چادر به سر نپوشيده
رخ با حجاب نسپرده
پرواي گير و بندش نه
وز گزمِگان گزندش نه
فکرِ«بپوش و پنهان کن»
خاطر از او نيازرده
چشمش دو دانهی انگور
از خوشهها جدا مانده
دست زمانه صدخُم خون
از اين دو دانه افشرده
ديوانه، پاک ديوانه
با خلق و خويش بيگانه
گيرم برد جهان را آب
او خوابش از جهان برده
بیاختيار و بیمقصد
با باد رفته اين خاشاک
خاموش و مات و سرگردان
بیگور مانده اين مرده
يک جفت اشک و نفرين را
سربازْ مُرده پوتين را
آويزه کرده برگردن
بندش به هم گِره خورده.
گفتم که:«چيست اين معنی؟»
خنديد و گفت: «فرزندم-
طفلک نشسته بر دوشم
پوتين برون نياورده...»
شهريور ۱۳۶۷
سیمین بهبهانی
??? با سپاس از «مهدی فتوحی» که به یادم انداخت این شعر را بخوانم.