آنچه تو خواهی نوشت
صد سالِ بعد
تو مینويسی:
«صد سالِ پيش، ماهیها همه مردند
چرا كه روح انسان گنديد
و نيمی از گنديدگی روح خويش را به درياها پيشكش كرد.
و پس از مرگِ ماهيانِ درياها
مرغانِ هوا مردند
و جانداران جنگلها مردند
و گلها و گياهان وحشی پژمردند
و براي ما، تصوير و توصيفي غمانگيز بر جای نهادند...»
تو مینويسي:
«صد سالِ پيش
انسان از هشت جانبِ خود سقوط كرد
تكهپاره شد، ذوب شد، تباه شد
چرا كه به خود، به يارانِ خود، و به خدای خود خيانت كرد...»
تو مینويسي:
«صد سالِ پيش
طبيبان آشكارا، جنايت پيشه كردند
و كودكان را در رَحِمها كشتند
و نوزادان را در گهوارهها كشتند
و پيرزنان و پيرمردان را در آسايشگاهها كشتند
و جوانها را در خيابانها كشتند
و گُلِ سرطان را در تمام باغچهها كاشتند...»
و تو مینویسی:
"صد سال پیش
مردم از حُکّامشان بیزار بودند
و حُکّام، از مردمشان
شرق از غرب به نفرت بود
غرب از شرق
و از شمال تا جنوبِ جهان
چیزی جز بیداد بر جا نمانده بود..."
...
تو مینويسي:
«صد سال پيش
تمام گلهای شقايق را از ريشه كندند
و به جاي آنها، هرزهگياه دروغ را نشاندند
و حاشيهی همهی خيابانها را با دروغ، زينت كردند
و تمام قصرها را با دروغ ، آذين بستند
و تمام شهرها را با دروغ آراستند
و تمام كشتزارها را دروغباران كردند
تا دروغدانه برويد...»
اگر اينگونه كه هست بماند
صد سال بعد
به راستی كه تو چه چيزها خواهی نوشت
و چه چيزها براي نوشتن خواهی داشت...
#نادر_ابراهيمی
از كتاب غزلداستانهای سالِ بد
Shahrzad Art&Life
#shahrzadartandlife
در کانال تلگرام هنر و زندگی شهرزاد بشنوید
https://t.me/ShahrzadArtandLife/833
https://t.me/ShahrzadArtandLife/834
https://t.me/ShahrzadArtandLife/5865