همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
حکایت بدر باسم و جوهره
نمیدانست که به کدام سوی رود. تقدیر ازلی او را بر آن جزیره که جوهره در آنجا بود رهنمون گشت. در پای همان درخت مانند مردگان بیفتاد و همیخواست که راحت بماند. به سوی درخت نظاره کرده جوهره را در فراز درخت دید که او به بدر تابان همیماند.
➰
تصویر را تصور کن!
بینخطهای هر خبر و هر داستان را ببین و تصور کن و بشنو!
به روالهای ناروایی که هنوز از پسِ قرنها برقرار مانده بیندیش!
هزار و یک شب
ترجمهی عبداللطیف تسوجی تبریزی
قصّهگو #شهرزادفتوحی
تنظیم #مجتبی_میرسمیعی
باشد که قصّه، چترِ باران غصّهها شود
باشد که قصّه، صدفِ آرامشی باشد
در دریاهای توفانی این جهان
هنر و زندگی شهرزاد
بشنوید
🌀
https://www.youtube.com/playlist?list=PLPpgSsdZeHm0DKO5jWxbXXmC-FelHleB0
#هزارویکشب #هزار_و_یک_شب
Shahrzad Art&Life
مشتاق پیشنهاد و نقد و نظر شما هستم:
🌀🌀🌀
En liten tjänst av I'm With Friends. Finns även på engelska.