همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
شب هفتصد و پنجاهم ۷۵۰
حکایت بدر باسم و جوهره
یکی از اهالی شهر صیاد را پیش آمد و از قیمت پرنده بپرسید. صیاد گفت: اگر او را شرا کنی چه کار خواهی کرد؟ آن مرد گفت: او را بکشم و بخورم. صیاد گفت:چگونه رواست که کسی چنین پرنده را بکشد و بخورد.
من تمامت عمر صیاد بودهام و در برّ و بحر مانند این پرنده ندیدهام.
تصویر را تصور کن!
بینخطهای هر خبر و هر داستان را ببین و تصور کن و بشنو!
به روالهای ناروایی که هنوز از پسِ قرنها برقرار مانده بیندیش!
هزار و یک شب
ترجمهی عبداللطیف تسوجی تبریزی
قصّهگو #شهرزادفتوحی
تنظیم #مجتبی_میرسمیعی
باشد که قصّه، چترِ باران غصّهها شود
باشد که قصّه، صدفِ آرامشی باشد
در دریاهای توفانی این جهان
هنر و زندگی شهرزاد
بشنوید
https://www.youtube.com/playlist?list=PLPpgSsdZeHm0DKO5jWxbXXmC-FelHleB0
#هزارویکشب #هزار_و_یک_شب
Shahrzad Art&Life
مشتاق پیشنهاد و نقد و نظر شما هستم:
🌀
En liten tjänst av I'm With Friends. Finns även på engelska.