همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
شب ششصد و نود و ششم ۶۹۶
حکایت اسحاق موصلی با شیطان
حکایت ابراهیم موصلی و غلام
میان من و تو رازی بود. ساعتی آن را نهفتن نتوانستی و به این مرد بازگفتی.
زنخدانش گرفتم با دو انگشت
ربودم از لبانش بوســــه بســـیار
گهی سنبل چــــــریدم زان دو گیسو
گهی سوسن خریدم زان دو رخســـار
تصویر را تصور کن!
بینخطهای هر خبر و هر داستان را ببین و تصور کن و بشنو...
به روالهای ناروایی که هنوز از پسِ قرنها برقرار مانده بیندیش...
هزار و یک شب
ترجمهی عبداللطیف تسوجی تبریزی
قصّهگو #شهرزادفتوحی
تنظیم #مجتبی_میرسمیعی
باشد که قصّه، چترِ باران غصّهها شود
باشد که قصّه، صدفِ آرامشی باشد
در دریاهای توفانی این جهان
هنر و زندگی شهرزاد
در یوتیوب از ابتدای داستان بشنوید
https://www.youtube.com/playlist?list=PLPpgSsdZeHm0DKO5jWxbXXmC-FelHleB0
#هزارویکشب #هزار_و_یک_شب
Shahrzad Art&Life
مشتاق پیشنهاد و نقد و نظر شما هستم:
En liten tjänst av I'm With Friends. Finns även på engelska.