همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
شب هفتصد و شانزدهم ۷۱۶
حکایت احمد دنف و حسن شومان با دلیلهی محتاله و دخترش
حکایت دلیله محتاله و علی زیبق
او را قصری است که تا در آن قصر نشسته آن قصر نمایان است و هر وقت که از قصر بیرون میآید قصر ناپدید شود و او را دختری است که جامهی او را از گنجهای پادشاهان بیرون آورده و جامهی او را در طبقی زرین بنهد و درهای قصر بگشاید و ندا در دهد که ای عیاران و جوانان و دلیران هرکس که این طبق را با این جامهها ببرد طبق و جامه او را حلال باشد
تصویر را تصور کن!
بینخطهای هر خبر و هر داستان را ببین و تصور کن و بشنو
به روالهای ناروایی که هنوز از پسِ قرنها برقرار مانده بیندیش
هزار و یک شب
ترجمهی عبداللطیف تسوجی تبریزی
قصّهگو #شهرزادفتوحی
تنظیم #مجتبی_میرسمیعی
باشد که قصّه، چترِ باران غصّهها شود
باشد که قصّه، صدفِ آرامشی باشد
در دریاهای توفانی این جهان
هنر و زندگی شهرزاد
بشنوید
🌀
https://www.youtube.com/playlist?list=PLPpgSsdZeHm0DKO5jWxbXXmC-FelHleB0
#هزارویکشب #هزار_و_یک_شب
Shahrzad Art&Life
مشتاق پیشنهاد و نقد و نظر شما هستم:
🕯️
En liten tjänst av I'm With Friends. Finns även på engelska.