همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
حکایت بدر باسم و جوهره
اگر تو در دوستی یک وجب به من نزدیک آیی من یک ذراع پیش خواهم آمد و من اکنون از گرفتاران دام عشق توام و محبتی که تو را در دل است صد چندان در دل من است. پس نزدیک رفته او را در آغوش گرفت و لبان او را بوسه داد.
پس از آن او را به سینه خود چسبانیده سخنانی گفت که او نمیدانست آنگاه گفت: از این صورت به در شو و به صورت پرندهای از بهترین پرندگان که پرهای او سپید و منقار و پاهای او سرخ باشد درآی.
تصویر را تصور کن!
بینخطهای هر خبر و هر داستان را ببین و تصور کن و بشنو!
به روالهای ناروایی که هنوز از پسِ قرنها برقرار مانده بیندیش!
هزار و یک شب
ترجمهی عبداللطیف تسوجی تبریزی
قصّهگو #شهرزادفتوحی
تنظیم #مجتبی_میرسمیعی
باشد که قصّه، چترِ باران غصّهها شود
باشد که قصّه، صدفِ آرامشی باشد
در دریاهای توفانی این جهان
هنر و زندگی شهرزاد
بشنوید
https://www.youtube.com/playlist?list=PLPpgSsdZeHm0DKO5jWxbXXmC-FelHleB0
#هزارویکشب #هزار_و_یک_شب
Shahrzad Art&Life
مشتاق پیشنهاد و نقد و نظر شما هستم:
🌀
En liten tjänst av I'm With Friends. Finns även på engelska.