میراث اثر هاینریش بل ترجمه هوشنگ گلشیری
داستان کتاب میرا تث درباره ی چگونگی به قتل رسیدن مردی آلمانی به نام “شلینگ” می باشد که سال ها پیش، و به هنگام جنگ کشته شده است؛ مرگ ستوان یکمی که نه به دنبال وقوع درگیری ها با نیروهای مقابل و توسط دشمنان، بلکه به دست “شنکر” (یکی از هم مبارزان مقتول)، صورت پذیرفته؛ در واقع شنکر، از دوستان قدیمی شلینگ و هم چنین از فرمانده های نیروی آلمان می باشد. شخصیت اصلی قصه “ونک”، به عنوان راوی، پرده از این راز برمی دارد. وی که چند سال پیش، جهت انجام خدمت به کشور و دفاع از منافع و امنیت سرزمین پدری اش، به مقر نظامی بخش ساحلی نرماندی اعزام می گردد.
بخش هایی از متن
خداحافظی سرباز در اصل خداحافظی برای همیشه است . این قطارهایی که سربازها را در سراسر اروپا به مرخصی می برند چه بار عظیم و جنون آمیزی از درد را جا به جا می کنند . اگر این راهروهای کثیف می توانستند زبان باز کنند ، اگر این شیشه های درد کشیده می توانستند فریاد بکشند و نیز این ایستگاه های قطار ، این ایستگاه های ترسناک ، اگر سرانجام همه اینها می توانستند از دردها و نا امیدی هایی که شاهدش بوده اند فریاد بکشند! آن وقت دیگر جنگی در کار نبود.
اگه نمی تونین بفهمین که ما به دنیا نیومده یم که بی خیال باشیم ، پس دست کم اینو درک کنین که به دنیا نیومده یم که فراموش کنیم . کدوم بی خیالی و فراموشی ! ما به دنیا اومده ایم که به یاد بیاریم ، نه که فراموش کنیم . بلکه به یاد بیاریم . ما برای همین به دنیا اومده یم.
هاینریش بل اولین داستانهای کوتاهش را در 1947 در مجلات مختلف به چاپ رساند که بخشی از آنها به ادبیات پس از جنگ و بخشی به ادبیات ویرانهها تعلق دارند. اغلب این آثار به تجربة شخصی بل از جنگ و همینطور ویرانی سرزمین آلمان پس از جنگ میپردازند. بل بعضی از بهترین داستانهایش را در 1950، در مجموعهای با عنوان بیگانه منتشر کرد که باعث شهرت او در مقام نویسندة داستان کوتاه شد. از آن پس او رمانها و داستانهای کوتاه بسیاری نوشت که بخشی از آنها از درخشانترین آثار ادبی قرن بیست آلمان به حساب میآیند. هاینریش بل در 1972 نوبل ادبیات را از آن خود کرد.