داستان کوتاه «تعمیرکار» پرسیوال اورت روایتی تمثیلی و چندلایه است که با زبانی ساده اما بار معنایی سنگین، به بررسی مفهوم «توانایی»، «مسئولیت» و «حدود انسان بودن» میپردازد. قصه از دید داگلاس لانگلی، صاحب یک ساندویچی، روایت میشود که بهطور اتفاقی مردی به نام شرمن اولنی را از حمله نجات میدهد. شرمن مردی آرام و کمحرف است که مهارت خارقالعادهای دارد: او میتواند هر چیزی را ــ از وسایل خراب گرفته تا زخمها و شکستگیهای روحی ــ «درست» کند. در ابتدا، این توانایی باعث شگفتی و تحسین دیگران میشود، اما بهزودی به موجی از درخواستهای بیپایان بدل میگردد؛ مردم برای حل مشکلاتشان به او هجوم میآورند و حضورش شکلی شبهمعجزهآسا پیدا میکند.
در لایهی نمادین، شرمن یادآور چهرهای مسیحوار است؛ فردی که با معجزاتش امید میبخشد اما در عین حال قربانی انتظارات سیریناپذیر انسانها میشود. روایت نشان میدهد که جامعه به جای پذیرش محدودیتها یا مسئولیتهای فردی، مشتاق است بار مشکلات را بر دوش یک منجی بیندازد. فشار روحی و اجتماعی بر شرمن به جایی میرسد که او از درون فرو میپاشد، و پایانبندی ــ صحنهی ایستادنش بر لبهی پل در برابر جمعیت فریادزن ــ استعارهای تلخ از این واقعیت است که حتی کسی که «همه چیز» را میتواند درست کند، شاید نتواند خودش را نجات دهد.
اورت با این داستان، نقدی ظریف بر وسوسهی اتکای مطلق به دیگران و فرار از خودمسئولیتی ارائه میکند، و در عین حال، مرز میان معجزه و نفرین را به شکلی انسانی و تراژیک به تصویر میکشد.
صفحه اینستاگرام رادیو حکایت:
https://www.instagram.com/radiohekayat
کانال تلگرام رادیو حکایت:
لینک حمایت های ارزی و ریالی از پادکست رادیو حکایت:
https://hamibash.com/Radiohekayat
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.